الآن 5 سال میشه. 5 سال پیش در چنین روزهایی تیم ما در حال شرکت در
اتفاقا روز مسابقه که در پارک ارم برگزار میشد، یکی از کمبودها کمبود سه راهیو پریز برق بود. واقعا ریسکی بود که در همون فضای مسابقات بخوایم تست هامون رو انجام بدیم.
اینا بعضی از عکس هاست که از آشپزخونه گرفتیم:
این عکس آخریه تاریکی صبح رو نشون میده، و اینکه چند تا دمپایی در اتاق داشتیم. عکس های دیگه هم از فضای آشپزخونه گرفته شده اند. آخر مسابقات بقدری عجله ای کار کردیم که اصلا یادمون رفت باتری رو از Speed Control ها جدا کنیم. فقط به برگشت فکر میکردیمو یکیمون هم همون جا ازمون جدا میشد بره شهر دیگه درس بخونه. این شد که کمی بعد از مسابقات با یک باتری لیتیوم پلیمری باد کرده خطرناک مواجه شدیم. همون موقعش هم باتری رو گرون خریده بودیم (هفتصد هزارتومن). بقدری ناراحت شدیم که همینطوری مفت دادیمش مغازه ای که ازش باتری و دسته کنترل و اینجور چیزا رو گرفته بودیم. الآن که بعد از تحریما و افزایش قیمت طلا و سکه خیلی گرون شده و همون باتری خطرناکش هم خیلی با ارزش تر از قبلش میشد.
مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید
بررسی کاربردهای بلاکچین در دنیای واقعی
راه اندازی برد Beagle Bon Black و تست پورتهای آن با ماژول تله متری 433Mhz